داروهای قلبی عروقی

بیزوپرولول+هیدروکلروتیازید Bisoprolol+Hydrochlorothiazide

اطلاعات تخصصی

موارد مصرف

یکی از روش‌هایی موثر کنترل فشار خون، استفاده از چند دارو از دسته‌های دارویی مختلف به صورت ترکیبی می‌باشد. هر یک از اجزای این ترکیبات با مکانیسم متفاوتی نقش خوددر کنترل فشارخون را ایفا می‌کند.
داشتن ترکیب این داروها در یک فرآورده، منجر به مصرف راحت تر، پذیرش بهتر برای بیمار و کاهش تعداد داروی مصرفی و همچنین تعداد دفعات مصرف دارو می‌شود.
ترکیب بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید با داشتن یک جز بتا۱بلاکر و یک جز ادرارآور تیازیدی که هریک با مکانیسم متفاوتی فشار خون را کاهش می‌دهند، در درمان فشار خون بالا تجویز می‌گردد.
این ترکیب به صورت قرص‌های خوراکی با نام‌های تجاری متنوعی تولید می‌شود.معمولاً هیدروکلروتیازید با دوز ۶/۲۵تا۱۲/۵ و بیزوپرول با دوزهای ۲/۵، ۵ و ۱۰ میلی‌گرم در این ترکیبات حضور دارند.

مکانیسم اثر

بیزوپرولول یک بلاک کننده‌ی انتخابی گیرنده‌ی بتا۱ می‌باشد که با مهار رقابتی این گیرنده‌ها موجب کاهش فشارخون می‌شود.(بر روی گیرنده‌های بتا٢ در دوزهای کمتر از ٢٠میلی گرم اثر بسیار کمی دارد)
هیدروکلروتیازید یک داروی ادرارآور تیازیدی است و با مهار بازجذب سدیم در لوله‌ی های پیچیده‌ی دور در ساختار کلیه، منجر به افزایش دفع آب، سدیم، پتاسیم و یون های هیدروژن می گردد.

فارماکوکینتیک

متابولیسم: برای بیزوپرولول کبدی از طریق سیستم CYP450 و نامشخص؛
هیدروکلروتیازید تقریبا به صورت دست‌نخورده از بدن خارج می‌شود.
دفع:
بیزوپرولول ادرار(۵٠درصد به صورت دست‌نخورده)، مدفوع (کمتر از ٢درصد)
هیدروکلروتیازید ادرار(به صورت اولیه و دست‌نخورده)
نیمه عمر:
۶تا١۵ساعت
نیمه‌عمر حذف بیزوپرولول با کارکرد کلیوی نرمال ۹تا۱۲ساعت، در افراد با CrCl <40 نیمه عمر بیشتر(۲۷تا۳۶ساعت)می‌شود و در سیروز کبدی ۸تا ۲۲ساعت است.
نیمه عمر حذف هیدروکلروتیازید ۶تا۱۵ساعت است.(در مشکلات کلیوی افزایش می‌یابد.)
مدت زمان تا شروع اثر دارو: بیزوپرولول ۱تا۲ساعت، هیدروکلروتیازید در نوزادان ۲تا۶ساعت در بزرگسالان ۲ساعت
پیک اثر: بیزوپرولول ۲تا۴ساعت، هیدروکلروتیازید ۱تا۵ساعت
جذب: بیزوپرولول سریع و کامل، هیدروکلروتیازید کامل(در بیماران با نارسایی احتقانی قلب کاهش می‌یابد.
اتصال به پروتئین: بیزوپرولول ۳۰درصد، هیدروکلروتیازید ۴۰تا۶۸درصد

منع مصرف

-سابقه‌ی حساسیت به هر یک از اجزای دارویی و سایر ترکیبات مشابه
-سابقه‌ی حساسیت به سولفونامیدها
-شیردهی(هیدروکلروتیازید با دوز روزانه بالاتر از ۵٠ میلی‌گرم)
-افراد با برادی‌کاردی سینوسی، بلوک دهلیزی‌بطنی درجه دو یا سه، نارسایی قلبی(عدم جبران قلبی)، شوک کاردیوژنیک، سندرم سینوس بیمار(با یا بدون پیس میکر)
-در افرادی که دفع ادرار ندارند
-کلیرانس کراتین کمتر از ١٠
-افراد با هایپرکلسمی

عوارض جانبی

عوارض شایع:
خستگی، سردرد، اسهال، بی‌خوابی، ایمپوتنسی، برادی‌کاردی، هایپوکالمی، هایپومنیزمی، هایپراوریسمی، افت‌فشارخون، راش پوستی، حساسیت به نور، گیجی، آستنی، هایپرگلیسمی،درد قفسه سینه

عوارض جدی:
نارسایی احتقانی قلب، برادی‌کاردی‌شدید، بلوک قلبی، تشدید آنژین در صورت قطع ناگهانی، سکته‌ی قلبی در صورت قطع ناگهانی، آریتمی بطنی، هایپوکالمی، عدم‌تعادل الکترولیت‌ها، بیمار‌ی رینود، برونکواسپاسم، نارسایی کلیوی، آنمی آپلاستیک، آگرانولوسیتوز، ترومبوسیتوپنی، آنافیلاکسی، آنژیوادم، واکنش‌های حساسیتی، اریتم مالتی‌فرم، سندرم استیونس جانسون، درماتیت اکسفولیاتیو، نکرولیز اپی‌درمی توکسیک، لوپوس اریتماتوز، بیش حساسیتی به نور، سرطان پوست غیر ملانومی، آنژئیت نکروزدهنده(necrotizing angiitis)، پانکراتیت، گلوکوما(حاد زاویه بسته)

تداخلات دارویی

مکانیسم کلی تداخلات:
سوبسترای CYP2D6(مینور)، CYP3A4(مینور)

منع مصرف همزمان(کنترا اندیکه):
آمینولوولینیک‌اسید(سیستمیک)، برمپریدل، دوفتیلاید، اتوفیلین، فکسی‌نیدازول، لووسولپراید، پرومازین، ریواستیگمین، عصاره آلرژن درخت توس سفید (White Birch)

تداخلات ماژور:
آلبوترول، سریتینیب، کلونیدین، کریزوتینیب، دیلتیازم، دروندارون، فنولدوپام، فکسی‌نیدازول، فینگولیمود، فورمترول، اینداکاترول، یوهگزول، لاکوزاماید، لوالبوترول، پونسیمود، ریواستیگمین، سالمترول، سیپونیمود، تربوتالین، وراپامیل، ویلانترول، آسکلوفناک، آسمتاسین، استیل‌دیگوکسین، آمفتامین، آمتولمتین، آرسنیک تری‌اکساید، آسپرین، بنزفتامین، برمفناک، بوفگزاماک، سلکوکسیب، کولین‌سالیسیلات، کلونیکسین،کوپر سالیسیلات، دزلانوساید، دزموپرسین، دکس‌کتوپروفن، دکستروآمفتامین، دیکلوفناک، دیفلونیزال، دیژیتالیس، دیگوکسین، دیپایرون، دروپریدل، دروکسیکام، اتودولاک، اتوفنامات، اتوریکوکسیب، فلبیناک، فنوپروفن، فپرادینول، فپرازون، فلکایناید، فلوفنامیک‌اسید، فلوربیپروفن، فاکس گلوو، ایبوپروفن، ایندومتاسین، کتانسرین، کتوپروفن، کتورولاک، لوومتادیل، آمفتامین‌ها، لیتیوم، لورنوکسیکام، منیزیم(انواع ملح)، مکلوفنامات، مفنامیک‌اسید، ملوکسیکام، متوترکسات، متیل‌دیگوکسین، مورنیفلومات، نابومتون، ناپروکسن، نپافناک، نیفلومیک‌اسید، نیمسولاید، اگزاپروزین، اکسی‌فن‌بوتازون، فنیل‌بوتازون، پیروکسیکام، پرفیمر، پروگلومتاسین، پروپی‌فنازون، پروکوازون، سالیسیلیک‌اسید، سالسالات، سدیم سالیسیلات، سوتالول، سولفوسالیسیلیک‌اسید، سولینداک، تنوکسیکام، تولمتین، والدکوکسیب

تداخلات متوسط:
آکاربوز، آسکلوفناک، آسمتاسین، استیل‌دیگوکسین، آلفوزوسین، آلگولیپتین، آسپرین، برمفناک، بوفگزاماک، بونازوسین، کاربی‌مازول، سلکوکسیب، کلرپروپامید، کولین‌سالیسیلات، کلونیگزین، داپاگلیفلوزین، دزلانوزاید، دیکلوفناک، دیجیتوکسین، دیگوکسین، دی‌پایرون، دوگزازوسین، امپاگلیفلوزین، ارتوگلیفلوزین، اتودولاک، اتوفنامات، اگزناتاید، فلبیناک، فپرادینول، فپرازون، گلیمپیراید، گلوکاگون، گلی‌بوراید، ایبوپروفن، ایندومتاسین، انسولین (انواع)، کتوپروفن، کتورولاک، لیدوفلازین، لیناگلیپتین، لاریگلوتاید، لیگزیسناتاید، لوکزوپروفن، مفنامیک‌اسید، ملوکسیکام، متفورمین، متاکولین، متی‌مازول، متیل‌دوپا، میگلیتول، موکسی‌سیلیت، موکسونیدین، ناپروکسن، ناتگلیناید، نیفلومیک‌اسید، اگزاپروزین، اکسی‌فنبوتازون، فنوکسی‌بنزامین، فنتول‌آمین، فنیل‌بوتازون، پیوگلیتازون، پیروکسیکام، پرازوسین، پروگلومتاسین، پروکوئازون، رپاگلیناید، ریفاپنتین، سالسالات، ساکساگلیپتین، سیتاگلیپتین، st john’s wort،‌سولفوسالیسیلیک‌اسید، سولینداک، تامسولوسین، تنوکسیکام، ترازوسین، تولازامید، تولبوتامید، تولمتین، تریمازوسین، یوهمبین، زیلوتون، آلبوترول، الوگلیپتین، آمینولوولینیک‌اسید، بنازپریل،‌بپریدیل، بروموکریپتین، کلسی‌تریول، کلسیم(انواع ملح)، کپسیتابین، کاپتوپریل، کاربامازپین، کلرپروپامید، کلستیرامین، کلستیپول، کورتیزون، سیکلوفسفامید، سیکلوسپورین، دیازوکساید، دروندارون، دولاگلوتاید، انالاپریل، اگزناتاید، جینکو، گلیمپریدین، گلیسیریزیک اسید، هیدروکورتیزون، لیکوریک، لیناگلیپتین، لیزینوپریل، ممانتین، مورفین، ناتگلیناید، اکسی‌کدون، پیوگلیتازون، پردنیزولون، پردنیزون، پروپرانولول، رپاگلیناید، ساکساگلیپتین، سیتاگلیپتین، تگافور، تولازامید، تولبوتامید، توپیرامات، تریامسینولون، ویلانترول، زوفنوپریل

افزایش اثرداروها توسط بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید:
آجمالین، آلوپورینول، آلفا۱بلاکرها، آگونیست آلفا۲،‌آمیفوستین، آمینولوولینیک اسید(سیستمیک)، آمینولوولینیک‌اسید(موضعی)، مهارکنندگان آنزیم مبدل آنژیوتانسین، داروهای ضددیابت، داروهای ضدسایکوز (فنوتیازینی، آتیپیک نسل دوم)، آرسنیک تری‌اکساید، بنازپریل، عوامل ایحادکننده‌ی برادی‌کاردی، بوپیواکائین، نمک‌های کلسیم، گلیکوزیدهای قلبی، سریتینیب، آگونیست‌های کولینرژیک، سیکلوفسفاماید، دابیگاتران اتکزیلات، دزموپرسین، دیازوکساید، دی‌کلرفنامید، دیزوپیرامید، دوفتیلاید، دولوکستین، مشتقات ارگوت (تنگ کننده‌ی عروق سوبسترای CYP3A4، فکسینیدازول، فینگولیمود، عصاره ی آلرژن بذرگیاهان، عوامل کاهنده فشارخون، ایوابرادین، لاکوزامید، فرآورده‌های حاوی لوودوپا، لووسولپیراید، لیدوکائین(سیستمیک)، لیتیم، ماواکامتن، مکامیلامین، مپی‌واکائین، متاکولین، متوکسالن(سیستمیک)، مولتی‌ویتامین /مینرال(همراه با فولات، آهن، ADEK)، مولتی‌ویتامین /مینرال(حاوی AE بدون آهن)، عوامل بلوکه کننده‌ی عصبی عضلانی، نیتروپروساید، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی، فولکدین، پونسیمد، پورفیمر، پرومازین، سیپونیمود، سدیم فسفات، سوکسینیل‌کولین، سولفونیل‌اوره، توپیرامات، تورمیفن، والسارتان، ورتپورفین، آنالوگ ویتامین د، عصاره آلرژن درخت توس سفید

داروهایی که سطح خونی بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید را بالا می برند:
مهارکنندگان استیل‌کولین‌استراز، الکل(اتیل)، آلفوزوسین، آگونیست آلفا۲، آمیودارون، عوامل آنتی‌کولینرژیک، عوامل آنتی سایکوتیک(فنوتیازینی)، باربیتورات‌ها، بن‌پریدول، آگونیست بتا۲، بریگاتینیب، بریگاتینیب، بریمونیدین(موضعی)، کورتیکواستروئید(سیستمیک)، دکس‌کتوپروفن، دیاسرئین، دیازوکساید، دی‌پریدامول، دیزوپرامید، دروندارون، فلوناریزین، فرآورده‌های گیاهی کاهنده‌ی فشارخون، ایپراگلیفلوزین، لیکوریک، لورمتازپام، متوکسی‌فلوران، میدودرین، مولسیدومین، مولتی‌ویتامین/فلوراید (حاوی ADE)، نفتوپیدیل، نیکرگولین، نیکوراندیل، نیفدیپین، ابینوتوزومب، آگونیست‌های اپیوئیدی، اوزانیمود، پنتوکسی‌فیلین، مهارکنندگان فسفودی‌استراز۵، آنالوگ پروستاسایکلین، کوئیناگولاید، ربوکستین، رزرپین، ریواستیگمین، مهارکنندگان انتخابی بازجذب سروتونین، ترلیپرسین، توفاسیتینیب، والسارتان

کاهش اثرات داروها توسط بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید:
عوامل ضددیابت، آگونیست بتا۲، دبوتامین، افدرین(سیستمیک)، اپی‌نفرین(نازال)، اپی‌نفرین(اسپری دهانی)، اپی‌نفرین(راسمیک)، اپی‌نفرین(سیستمیک)، اتوفیلین، متنامین، تاسیملتئون، مشتقات تئوفیلین

داروهایی که سطح بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید را کاهش می دهند:
آمفتامین‌ها، بنازپریل، عوامل کمپلکس‌ساز اسیدهای صفراوی، بریگاتینیب، برمپریدل، القاکنندگان CYP3A4(قوی)، دکس‌متیل‌فنیدات، فرآورده‌های گیاهی با اثر افزاینده‌ی فشارخون، متیل‌فنیدات، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی(سیستمیک و موضعی)، آگونیست‌های اپیوئیدی

تداخل با غذا:
با غذا تداخلی ندارد و می‌توان آن را بدون توجه به غذا مصرف نمود.
تداخلات آزمایشگاهی:
-مصرف بیزوپرولول احتمال جواب مثبت کاذب در ارزیابی نسبت آلدوسترون/رنین (ARR)را افزایش می دهد در حالی‌که مصرف هیدروکلروتیازید بر روی این نسبت اثرات منفی کاذب دارد.
-در مصرف هیدروکلروتیازید احتمال تداخل با تست‌های عملکرد پاراتیروئید وجود دارد.همچنین می تواند موجب کاهش سطح ید سرم(با اتصال به پروتئین) بدون علائم اختلال تیروئید شود.

هشدار ها

موارد احتیاط:
-بیماران سالخورده
-افراد سفید پوست در صورتی که دوز تجمعی هیدروکلروتیازید بیشتر از پنجاه هزار میلی‌گرم شود.(افزایش خطر سرطان پوست)
-بیمار مبتلا به اختلالات عروق محیطی، برونکواسپاستیک، دیابت ملیتوس و تیروئید و پاراتیروئید
-بیماری که تحت جراحی وسیع قرارگرفته‌است
-افراد با سابقه یا مبتلا به مشکلات کلیوی و کبدی، بیماری‌های پیش‌رونده‌ی کبدی، اختلالات الکترولیت، آریتمی، اختلالات تشنجی
-در شرایطی که بدن با کاهش حجم مایعات مواجه‌است.
-مبتلایان به SLE، نقرس، سندرم WPW
-بارداری(سه‌ماهه دوم و سوم)
-افراد با سابقه‌ی پانکراتیت
-پس از جراحی سمپاتکتومی
‌-میاستنی گراویس
-پسوریازیس ، لوپوس اریتماتوز سیستمیک

هشدارها:
-از قطع ناگهانی این دارو بدون نظر پزشک خودداری شود.
-قطع ترکیبات حاوی بتابلاکر مانند بیزوپرولول به هیچ وجه نباید ناگهانی صورت گیرد.(خصوصا‌ً در افرادی که مبتلا به بیماری‌های عروق کرونری قلب می‌باشند). برای جلوگیری از بروز تاکی‌کاردی حاد، افزایش فشار خون و یا ایسکمی، دارو در طی یک هفته و به صورت تدریجی طبق دستور پزشک قطع گردد.
تشدید بسیار شدید آنژین، آریتمی بطنی و سکته‌ی قلبی در اثر قطع ناگهانی داروهای بتابلاکر گزارش شده‌است.
-مصرف مداوم داروهای بتابلاکر نباید پیش از جراحی های بزرگ قطع گردد. در این مورد اطلاعات لازم به بیمار داده شود.

توصیه های دارویی

-تجویز این ترکیب در دوران بارداری، با ارزیابی فایده و خطراتی که می‌تواند برای مادر و جنین داشته باشد، انجام شود(به ویژه در سه‌ماهه‌ی دوم و سوم ). خطر تراتوژنیسیته ی شناخته شده‌ای با توجه به اطلاعات محدود، مشاهده نشده‌است. با این حال امکان عوارضی در رشد جنین و عوارضی برای نوزاد وجود دارد. برادی کاردی و هیپوگلیسمی با سایر داروهای بتابلاکر مشاهده شده‌است.
-در دوران شیردهی لازم است از درمان‌های جایگزین این ترکیب برای کنترل فشارخون مادر استفاده‌شود.
-سطح کراتین، BUN و الکترولیت‌ها در بیمار در زمان شروع درمان و سپس به صورت دوره‌ای ارزیابی شود.
-بیمار به صورت منظم و دوره ای به پزشک مراجعه نماید و معاینات بالینی لازم برای وی انجام شود. به بیمار آموزش داده شود ضربان قلب خود را چک نماید و درصورت احساس تغییر در ریتم ضربان قلب(کند، تند یا نامنظم شدن) حتما‌ً به پزشک اطلاع دهد.
-بیمار به صورت سالانه تحت معاینات پوستی قرار بگیرد.
-در صورت مشاهده ی عوارض کلیوی پیشرونده، لازم است این دارو تحت نظر پزشک قطع شود و از داروهای دیگری جهت ادامه‌ی درمان استفاده شود.
-برای کودکان و نوجوانان کمتر از ١٧سال ، حداکثر دوز مجاز این ترکیب دارویی، ١٠میلی‌گرم بیزوپرولول و۶/٢۵میلی‌گرم هیدروکلروتیازید به صورت روزانه می‌باشد.
-تجویز این دارو در افراد سالمند بالای ۶۵سال به دلیل امکان تشدید عوارض ناشی از ترشح نامطلوب هورمون‌های آنتی‌دیورتیک (SIADH)یا هایپرناترمی لازم است با احتیاط کامل انجام شود. لازم است در این افراد سطح سدیم خون به صورت منظم و به فواصل کم کنترل شود.(در زمان شروع، ادامه و در صورت هرگونه تغییرات دوز دارو)
-در مدت درمان با ترکیب بیزوپرولول-هیدروکلروتیازید، وقوع عدم تعادل در الکترولیت‌ها بسیار محتمل است. افت پتاسیم، منیزیم، سدیم و آلکالوز هایپوکلرمیک ممکن است رخ دهد. به همین دلیل لازم است سطح الکترولیت‌های خون بیمار تحت نظر باشد تا در صورت نیاز، اقدامات جبرانی انجام شود.
-هیدروکلروتیازید می تواند عوارض چشمی حاد از جمله میوپیا و گلوکوم حاد زاویه بسته در ساعت‌ها تا هفته‌های ابتدایی درمان ایجاد نماید.
در صورت کاهش ناگهانی بینایی(حتی کاهش دقت بینایی) یا درد چشمی پس از شروع درمان، لازم است دارو قطع و تحت نظر پزشک با داروهای مناسب تر جایگزین گردد. در صورت افزایش فشار داخل چشم خارج از کنترل، بیمار نیاز به درمان‌های مرتبط و ارجاع به چشم پزشک دارد. احتمال بروز این عارضه با سابقه‌ی حساسیت به سولفونامیدها و پنی‌سیلین افزایش می‌یابد.
-در مصرف طولانی مدت ترکیبات حاوی هیدروکلروتیازید (بیشتر از سه سال) خطر وقوع سرطان‌های پوست غیرملانومی افزایش می‌یابد.
-در افرادی که جراحی‌های سنگین داشته‌اند، کم آبی بدن می‌ تواند مشکلات جدی ایجاد نماید. به همین دلیل مصرف ترکیبات حاوی داروهای دیورتیک همچون هیدروکلروتیازید در این دوره، با توجه به شرایط بیمار و با احتیاط کامل ادامه پیدا کند و در صورت نیاز برای مدتی جایگزین شود.
-به طور معمول مصرف داروهای بتابلاکر در بیماران تنفسی که مشکلات انقباضی در عضلات برونش دارند، نباید مصرف شود. با این وجود بیزوپرولول به دلیل عملکرد اختصاصی بر روی گیرنده‌ی بتا ١ می تواند با احتیاط در این افراد مصرف گردد. لازم است پزشک در زمان ویزیت بیمار از مصرف صحیح و مناسب داروهای تنفسی و تحت کنترل بودن بیماری تنفسی فرد، اطمینان حاصل نماید.
-مصرف ترکیبات حاوی بیزوپرولول می تواند موجب پنهان ماندن علائم افت قندخون در بیماران دیابتی شود. همچنین مصرف هیدروکلروتیازید می تواند در کنترل قندخون چالش هایی ایجاد نماید. به همین دلیل تجویز این دارو در افراد دیابتی با احتیاط انجام شود و آموزش‌های لازم در این موارد به بیمار داده شود.

-مصرف دیورتیک‌های تیازیدی از جمله هیدروکلروتیازید می‌تواند ترشح کلیوی کلسیم را کاهش دهد و موجب بروز هایپرکلسمی در بیمار شود. به همین خاطر از تجویز این دارو برای بیمارانی که هایپرکلسمی دارند، خودداری شود.
-بیزوپرولول می تواند علائم پرکاری‌تیروئید(از جمله تاکی کاردی) را مخفی نگه‌دارد. به همین خاطر در افراد مشکوک به پرکاری تیروئید با احتیاط مصرف شود. همچنین به بیمار هشدار داده شود که از قطع ناگهانی دارو خودداری نماید چرا که قطع ناگهانی می تواند موجب بروز طوفان تیروئیدی گردد.
-مصرف طولانی مدت داروهای ضددرد غیراستروئیدی NSAID (٣هفته یا بیشتر) می تواند موجب کاهش اثرات کاهنده ی فشار خون داروهای بتا بلاکر مانند بیزوپرولول شود. در حالی که مصرف کوتاه مدت داروهای ضددرد، چنین اثری ندارد.
-فشارخون(در هر سه حالت ایستاده، نشسته و درازکش)، ضربان قلب،نوارقلبی، سطح گلوکزخون در افراد دیابتی، علائم برونکواسپاسم(در افرادی که سابقه‌ی بیماری تنفسی دارند) در زمان شروع درمان و سپس به صورت دوره‌ای در بیماران پیگیری شود.
-مصرف این دارو ممکن است موجب تشدید علائم پسوریازیس گردد.
-آموزش‌های لازم به بیمار جهت کنترل افت فشارخون وضعیتی داده شود.(خودداری از تغییر وضعیت ناگهانی، پایین رفتن از پله‌ها و برخاستن از جای خود به آرامی، اطلاع دادن به همراه یا پرستار خود در صورت احساس سرگیجه یا غش)
-به بیمار آموزش داده شود تا در صورت مشاهده‌ی علائم تشدید نارسایی قلبی(ادم، سرفه‌جدید، سختی در نفس‌کشیدن، افزایش وزن بدون علت، خستگی غیرطبیعی و مداوم) حتماً به پزشک خود جهت بررسی دقیق مراجعه نماید.
-تغییرات لازم در سبک زندگی جهت کنترل فشارخون به بیمار آموزش داده‌شود. (ﮐﺎﻫﺶ ﻭﺯﻥ، ﮐﺎﻫﺶ نمک ﺭﮊﻳﻢ ﻏﺬﺍﻳﻰ، فعالیت ﺑﺪﻧﻰ ﻣﻨﻈﻢ ﻭ کنترل و‌درمان استرس و‌اضطراب)
-ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭ آموزش داده شود که‌ ﻭﺯﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻫﻔﺘﻪ‌ﺍﻯ ﻳﮑﺒﺎﺭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻧﻤاید ﻭ ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﻫﺪ.
-ﺷﻴﻮه‌ی ﺻﺤﻴﺢ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﺍﺩﻩ شود و حداقل یک بار درهفته توصیه به اندازه گیری فشار خون شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *